< رفتار من عادیست
























من همینم

این روزها باد که می وزد بی قرار می شوم و دل بی قرارم بوی بهانه های قدیمی می گیرد

وزخم های کهنه دل باز در انتظار حادثه ای تازه خمیازه می کشد

انگار بوی رفتن می اید

رفتار من عادیست

انگار بوی عشق می اید

رفتار من عادیست

اما نمی دانم چرا این روزها

از دوستان و اشنایان هر کس مرا می بیند

از دور می گوید..

این روزها انگار حال و هوای دیگری داری

اما من مثل هر روزم

با ان نشانی های ساده

و با همان نام

و همان رفتار معمولی

مثل همیشه ساکت و ارام

این روزها تنها حس می کنم

گاهی کمی گنگم _گاهی کمی گیجم

حس می کنم از روزهای پیش

قدری بیشتر این روزها را دوست دارم

گاهی از تو چه پنهان

با سنگ ها اواز می خوانم

وقدر بعضی لحظه ها را خوب می دانم

این روزها گاهی از روز و ماه و سال بی خبر هستم

حس می کنم کمی کمتر _گاهی شدیدا بیشتر هستم حتی اگر می شد بگویم

این روزها گاهی خدا را هم _یک جور دیگر می پرستم

از جمله دیشب هم رفتم تمام نامه ها را زیر و رو کردم و. سطر سطر نامه ها را دنبال

ان افسانه موهوم گشتم چیزی ندیدم و تنها یکی از نامه هایم

بوی غریب و مبهمی می داد این روزها گاهی برای یاد بود لحظه ای کوچک یک روز کامل جشن میگیرم

گاهی صد بار در یک روز میمیرم

حتی یک شاخه از محبوبه های شب _یک غنچه مریم هم برای مردنم کافیست

گاهی نگاهم در تمام روز با عابران ناشناس شهر_احساس گنگ اشنایی می کند

گاهی دل بی دست و پا و سر به زیرم را_اهنگ یک موسیقی غمگین هوایی می کند

اما غیر از همین حس ها که گفتم و غیر از این رفتارهای معمولی و غیر از این حال و هوای ساده و عادی

حال و هوای دیگری در دل ندارم

رفتار من عادیست

 

 

 

 

 

 

 

نوشته شده در 25 Feb 2008ساعت توسط | |

Design By : Night Melody